اخبار تکنولوژی
اخبار تکنولوژی - بهترین گوشیهای اندرویدی سال 2014
اندرویدی بازار داغ است. بر اساس یکی از این مقایسهها بهترین گوشیها در
فوریه 2014 شامل موارد زیر است.
1. سامسونگ گلکسی نوت 3
نوت 3 فبلتی است که با قلم دیجیتالش توانسته محبوب شود. تنها چیزی که ممکن است دل شما را بزند، احساس پلاستیکی بودن آن است که با پوست چرمی میتوان این احساس را تغییر داد.
مشخصات دستگاه: اندروید جلی بین 4.3، چهار هستهای اسنپ دراگون 800 با سرعت 2.3 گیگاهرتز، نمایشگر 5.7 اینچی 1920 در 1080 پیکسل، 388ppi/ 32 گیگ حافظه داخلی، 3 گیگ رم، قلم دیجیتال، دوربین اصلی 13 مگاپیکسل و دوربین دوم 2 مگاپیکسل، پشتیبانی نسل چهارم شبکه موبایل LTE، اتصالات NFC و اسلات برای اضافه کردن حافظه
2. اچ تی سی وان



موضوعات مرتبط با اين مطلب : اخبار
برچسب ها:
رمان عاشقانه
روی صندلی کنار دست ملیسا نشست. ملیسا زودتر سلام داد.
- سلام المیرا نیومده هنوز؟- ندیدمش حالا چیکارش داری؟ کلاس عمومی ها رو دوست نداره- غلط می کنه اگه نیاد حسابشو می رسم- چرا؟- قول داده با هم بریم کافی شاپ- نه بابا بد نگذره! قرار مَدار تو کاره؟- آرهملیسا تقریبا جیغ زد.- هه ... با کی؟- با شاه اسماعیل خان ملیسا لبهایش را جمع کرد و با اخم گفت:- مسخره- خب ندارم زوره؟ مگه همه مث توان روزی با صدو بیست نفر قرار داشته باشن- خفه ،حالا شجره نامه تو برات میارم کف برشی!- منتظرمبا صدای المیرا صحبتشان را قطع کردند.- به به رفقای بیکار جامعه حال و احوالات چطوره؟ملیسا گفت:- درست حرف بزن جلو جمع آبرو داریمالمیرا خندید. شمیم با شیطنت گفت:- چیه ملیسا باز کدومشون چشمتو گرفته؟ملیسا با دهانی باز به او خیره شد.- هان ؟؟؟المیرا چشمکی به شمیم زد.شمیم ادامه داد: اون شلوار زغالیه که تیشرت طوسی پوشیده نیس؟ اون یکی مو سیخ سیخی چی؟ محمدی که فکر نکنم، ها ؟؟؟ملیسا با تندی و کمی دلخوری گفت:- نامردا سرکارم گذاشتین؟ به خدا من کسی رو تور نکردمالمیرا که کمی مشکوک شده بود نگاهی خیره به شمیم انداخت و گفت:- ولی فکر کنم شمیم خانم تور کردهشمیم اول فکر کرد منظور المیرا از تور کردن ارمیا باشد اما وقتی رد نگاه المیرا را گرفت چشمش به همان پسر جوانی که چند روز قبل با او به کلاس آمده بود افتاد. کریمی یا همان امید خیره خیره به شمیم نگاه می کرد. وقتی نگاه شمیم را بروی خود دید به نشانه سلام سر تکان داد. شمیم هم به زورکی و با کمی لبخند جواب داد. برگشت رو به ملیسا و المیرا که با چشمان مشکوک و عصبانی المیرا مواجه شد. دهانش را باز کرد تا به او توضیح دهد اما با آمدن استاد منصرف شد. تا آخر کلاس المیرا نگاهش نمی کرد.- دِ هَه ... چقدر تند راه میری بذار منم بهت برسم- جهنم می خوام نرسی- الی چرا اینجوری می کنی؟ بابا به جون ارمیا من با اون پسره ...المیرا کلامش را قطع کرد: - خفه شو اسم ارمیا رو هم نیار- چرا آخه؟ تو که باور نکردی لااقل کافی شاپو بهم نزن- عمرا با توی آشغال بیام- المیرا؟؟؟!!!- درد، گمشو حوصلتو ندارم- برم؟- آره- المیرا؟- برو شمیم برو حوصله ندارم جیغ میکشما- لااقل تا سر خیابون با هم بریمالمیرا بدون هیچ حرف دیگری از او فاصله گرفت و رفت ...شمیم هنوز در شوک حرفهایش به رفتن او می نگریست .مگه چه کار بدی انجام داده بود ؟....تقریبا نیم ساعت بعد به شرکت رسید. اول طبق همیشه به آبدارخانه رفت و با یک لیوان قهوه وارد اتاق ارمیا شد .... بدون این حتی در بزند یا سلام کند. با صدای بسته شدن در ارمیا سرش را بالا گرفت. شمیم با لبخند سر تکان داد ...- می مردی در بزنی؟ خجالت نمی کشی این جوری میای تو اتاق؟شمیم باز سر تکان داد به معنی (نه)....- به سلامتی مخ که نداشتی زبونت چی شد؟شمیم ریز ریز و بدون صدا می خندید.- چرا انقد دور اومدی؟ مگه دانشگات دوازده تمام نمی شد؟شمیم اخم کرد ... ارمیا با حرص نگاهش می کرد ...- چه مرگته؟شمیم گرسنه بود. بدون حرف زدن دستش را روی شکمش گذاشت. ارميابا چشمانی تقریبا از حدقه درآمد نگاهش کرد. منظور شمیم را چیز دیگری گرفته بود ... شمیم برای اذیت کردنش لبخند زد ... ارمیا با خشم به سمتش خیز برداشت ... شمیم فرار کرد ...- صبر کن ببینم چه غلطی کردی ها؟شمیم ایستاد ... حرف ارمیا برایش گران تمام شده بود ...- به تو مربوط نیس - چه عجب! فک کردم زبونتو بریدنشمیم بی توجه به او به سمت در حرکت کرد. ارمیا با خشم شانه اش را گرفت و به عقب برگرداند ... شمیم گفت:- هووووو .... مگه دنده ماشین جابه جا می کنی؟- خیلی ...حرفش را نصفه رها کرد و از شمیم پرسید:- واسه چی دستتو رو شیکمت گذاشتی؟شمیم پکی زد زیر خنده و با همان حالت که ارمیا را بیشتر عصبانی می کرد گفت:- بچه اس البته هنوز باد هواس آخه من امروز خیلی ...صدای وحشتناک و سوزشی که روی صورتش حس کرد حرفش را در دهانش نیمه کاره گذاشت. هنوز صدای سیلی ارمیا توی گوشش ونگ ونگ می کرد ... ارمیا محکم چانه ی شمیم را در دست گرفت ...


موضوعات مرتبط با اين مطلب : عاشقانه
برچسب ها: